جنگ احد

 

به گزارش خبرنگار پایگاه تحلیلی - خبری

تاریخ تطبیقی؛ نفوذی‌های جنگ اُحُد چه کسانی بودند؟/ چرا پیامبر(ص) حاضر نشدند زره را از تنشان درآوردند.

 

دومین جنگ پیامبر(ص) با مشرکان نبرد اُحُد در سال سوم هجرت بود. ایشان به م با یاران خود پرداخت و نخست خود آن حضرت پیشنهاد داد که در داخل مدینه بجنگیم و جنگ را به جنگ شهری تبدیل کنیم؛ ولی برخی اصحاب نظر ایشان را نپذیرفتند.

 

اصحاب در برابر رأی مستحکم پیامبر(ص) که با اصول نظامی سازگار بود، می‌بایست دلیلی واضح و منطقی می‌آوردند، اما چنان‌که در تاریخ نقل شده دلیل مخالفان این بود که عار است از شهر خارج نشویم. یا جوانان گفتند: ما در جنگ بدر نتوانستیم شرکت کنیم و امروز می‌خواهیم جبران کنیم.

 

دلایل مخالفانِ پیشنهاد پیامبر(ص) متعصبانه و بی‌اساس بود. غیرمنطقی بودن این سخنان و سستی ادله خروج از مدینه، نشان می‌دهد که جریان‌سازی‌ای رخ داده بود تا واقعیتی را بپوشاند؛ آن واقعیت تحمیل خروج از شهر بر پیامبر اکرم(ص)بود.

 

اگر جنگ در شهر اتفاق می‌افتاد، بی‌شک به‌سود پیامبر(ص) تمام می‌شد و ضربه‌ای که مشرکان می‌بایست در بدر می‌خوردند و از آن رَستند، در این‌جا کامل می‌شد و سقوط شرک پیش می‌افتاد.

 

هنگامی که ابوسفیان به‌‌سوی مدینه می‌آمد، متوجه گماردگان پیامبر(ص) شد و از ماندن مسلمین در شهر ابراز نگرانی کرد؛ با وجود این به مسیر خود ادامه داد. آیا این مطلب نشان‌دهنده آن نیست که او پیش از جنگ از خروج سپاه پیامبر(ص) مطمئن بوده است؟ به عبارت دیگر این امر که او از قبل می‌دانست برخی پیامبر(ص) را مجبور به خروج از شهر می‌کنند، حاکی از ارتباط وی با عده‌ای از مسلمین نیست؟

 

در پایان حضرت(ص) پذیرفت که از شهر خارج شوند. ایشان پس از اقامه نماز به منزل رفت تا لباس و زره بر تن کند و سلاح بردارد و همراه ایشان دو نفر[از سران منافقان] نیز داخل شدند. در این لحظه مردم از اینکه رسول خدا(ص) را بر خروج از شهر مجبور کرده بودند، پشیمان شدند.

 

هنگامی که پیامبر(ص) از منزل خارج شد، مخالفانِ جنگ شهری به نزد ایشان آمدند و پشیمانی خویش را از مخالفت با نظر پیامبر(ص) ابراز کردند، اما حضرت(ص) نپذیرفت و فرمود: من شما را به این امر دعوت کردم و شما نپذیرفتید. شایسته نیست برای پیامبری پس از پوشیدن زره آن را درآورد تا زمانی که با دشمن نبرد کند.

 

در این‌جا، جای این پرسش است که چرا مردم نخست نظر به خروج دادند و سپس پشیمان شدند؟ آیا پاسخ این پرسش با دو نفری که همراه پیامبر(ص) داخل خانه شدند، ارتباط نداشت؟ هنگامی که آن دو در بین مردم بودند، نظر مردم خروج از شهر بود؛ اما هنگامی که آن‌ها ساعتی از میان مردم خارج شدند، یک‌باره نظر مردم دگرگون شد.

 

پس هسته مرکزی مخالفت با نظرِ نخست پیامبر اکرم(ص) مبنی بر نبرد در شهر مدینه این دو تن بودند که چون ساعتی از میان مردم دور شدند، توده مردم بر آن شدند که همان نظر پیامبر اکرم(جنگ در شهر) را اجرا کنند. در واقع نظریه خروج از جانب مردم نبود؛ بلکه به آنان القاء شده بود.

برگرفته از کتاب دشمن شدید


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها