آمریکا از اساس یهودی زاده شد. فرض مسیحی بودن حکومت آمریکا در این دوره و قدرت داشتن یک لابی از اقلیت یهودی بر این اساس کاملاً باطل است. به طور کلی سفرهای دریایی اروپاییان در این دوره از یک سو منجر به شکل گیری آمریکا شد.

پایگاه تاریخ تطبیقی؛ جنگ‌های صلیبی اطلاعات جغرافیایی مسلمانان را که گنجینه‌ای بزرگ بود در اختیار اروپاییان قرار داد، در زمان اوج گیری قدرت امپراتوری عثمانی که امکان تجارت بین الملل را از طریق خشکی محدود می‌کرد و در راستای تهیه مقدمات رنسانس و ایجاد تمدن جدید، سفرهای دریایی اروپاییان آغاز شد.

کانون این سفرها ایتالیا، اسپانیا و پرتغال بود، درست همان سرزمین‌هایی که بیشترین ارتباط را با مسلمانان داشتند و در عین حال مرکز قدرت یهودیان به شمار می‌آمدند. در ایتالیا مارکوپولو از ونیز نیز به غرب آسیا آمد و با عبور از ایران به چین رفت. وی پس از ۲۰ سال اقامت در چین از طریق اقیانوس هند دوباره به ونیز بازگشت.

پنج قرن پیش از وی، یک سیاح مسلمان به نام سلیمان تاجر از چین دیدن کرده و مشاهدات خود را به نگارش درآورده بود.(1) در پرتغال بارتولومو دیاز در سال ۱۴۸۷ میلادی دماغه امیدنیک را در جنوبی‌ترین نقطه‌ی آفریقا دور زد و وارد اقیانوس هند شد. این در حالی بود که در حدود سال ۴۰۰ هجری قمری یک دریانورد مسلمان به سواحل آفریقای جنوبی رسیده بود.

پس از دیاز، واسکوداگاما دریانورد مشهور پرتغالی در سال ۱۴۹۷ سراسر اقیانوس هند را گشت و راه‌های هند، اندونزی و خلیج فارس را یافت. در سفر او کلیه راهنماها، نقشه‌هاخوان‌ها و مترجمان یهودی بودند.(2) اما دریانوردان اسپانیایی به جای دور زدن آفریقا و حرکت به سمت شرق متوجه غرق شدند. توجیه ظاهری این اقدام دور زدن زمین و رسیدن به هندوستان بود.

این در حالی بود که حائل بودن سواحل چین و ژاپن میان سرزمین آنان به هندوستان برای ایشان امری ناآشنا نبود. نخستین دریانوردی که وارد قاره آمریکا شد و به اصطلاح اروپاییان آنجا را کشف کرد کریستوف کلمب بود. وی ظاهراً یک میسیونر مسیحی و ایتالیای متولد ژنو بود که توانست شاه اسپانیا و ملکه ایزابلا را تشویق کند تا هزینه سفر اکتشافی او را برای رسیدن به هند از سمت غرب تامین کنند.

اما واقعیت در مورد این شخصیت چیز دیگری است، صاحب خلق(3) و هلال(4) موارد بسیاری را بر می‌شمارند که اثبات می‌کند و یک یهودی به ظاهر کنورسو(تغییر کیش داده) و از نسل یهودیان کاتالان بود. وی که نام اصلیش جان کولن بود، در نزدیکی شهر پانته‌ودرا» در اسپانیا به دنیا آمده و پس از اخراج از این کشور به عنوان پناهنده در ژنو اقامت گزیده بود.

او که عهد عتیق را حفظ بود با حمایت یهودیان مارانو که یهودیان مسیحی اسپانیا بودند عازم این سفر شد. این یهودیان نخستین ساکنان آمریکا پس از اشغال بودند. وی علیرغم پنهان نمودن جنبه‌های مهم از اهداف این سفر، به دست آوردن طلای کافی برای برپایی مجدد معبد سلیمان را به عنوان هدف خود از این اقدام بیان کرده است.

در واقع کلمب سرزمین جدیدی را کشف نکرد. وایکینگ‌ها و مسلمانان پیش از او با این سرزمین در دو ناحیه شمالی و جنوبی آن آشنایی داشتند و او را از روی اطلاعات آنان بود که راهی این سفر شد. حتی پرتغالی‌ها ادعا می‌کنند که این سرزمین را پیشتر می‌شناختند، اما با توجه به علاقه آنان به ثروت و تجارت شرق، به درخواست کلمب برای تامین هزینه سفر به غرب پاسخ منفی داده‌اند.

وجود واژگان اسلامی و نام‌هایی چون مکه و مدینه - به معنای مدینه فاضله و سرزمین موعود - در زبان سرخ پوستان نشاندهنده ارتباط مسلمان با آن‌ها و احتمالا مسلمان بودن گروهی از آنان در زمان اشغال است. نام امروزی کشور برزیل احتمالاً از قبیله عرب و مسلمان در شمال آفریقا به نام بنی‌برازیل» گرفته شده است.

هدف مهم کلمب از این سفر ایجاد پایگاهی مرکزی برای طراحی و تاسیس یک کشور بر پایه اعتقادات شیطانی و یهودی بود. از همین رو بود که با توجه به ناتوانی حزب شیطان در تمدن سازی در مواجهه با ساکنان بومی این سرزمین دست به کشتار وسیع و بی رحمانه سرخپوستان، ضمن غارت منابع طلای آنان و محو دو تمدن ازتک» و اینکا» زد تا عرصه را برای هم حزبی‌های خود آماده کند.

شعار یک بومی خوب، یک بومی مرده است» نخستین بار توسط کلمب مطرح شد. این شعار بعدها توسط اسلاف او تبدیل به شعار یک فلسطینی خوب، یک فلسطینی مرده است» شد. تعداد سرخپوستان کشته شده در جریان تهاجم و اشغال اروپاییان را در مدتی کمتر از یک قرن از ۶۰ تا ۹۵ میلیون نفر برآورد کرده‌اند.(5)

در پی این کشتار و کاهش شدید نیروی انسانی برای ساخت تمدن غرب، ۱۳ میلیون برده از آفریقا به آمریکا کشانده شدند که این نیز به نوبه خود تجارتی پرسود برای برده‌داران یهودی محسوب می‌شود. در اندک زمانی یهودیان، مسیحیان یهودی، پیوریتن‌ها و فراماسون‌های سراسر آمریکا را به اشغال خود در آورده و این کشور را بر مبنای نقشه‌های خود طراحی و ایجاد نمودند.

این چنین بود که آمریکا از اساس یهودی زاده شد. فرض مسیحی بودن حکومت آمریکا در این دوره و قدرت داشتن یک لابی از اقلیت یهودی بر این اساس کاملاً باطل است. به طور کلی سفرهای دریایی اروپاییان در این دوره از یک سو منجر به شکل گیری آمریکا شد و از سوی دیگر جریان استعمار و اشغال سرزمین‌های ثروتمند جهان به ویژه در آسیا را در پی داشت.

به دنبال این اشغال، یهودیان به ظاهر مسیحی در قالب ماموریت‌های تبشیری و به عنوان میسیونر، فوج فوج راهی سرزمین‌های مستعمره شدند. این جریان نیز یکی دیگر از سوء استفاده‌های حزب شیطان از مسیحیت بود.

انتهای پیام/

منبع: تاریخ تمدن و ملک مهدوی، نوشته دکتر محمدهادی همایون، چاپ دوم، 1391، صص502 و 505

پی نوشت؛

1 زرین کوب، عبدالحسین، کارنامه اسلام، ص79

2 صاحب خلق، نصیر، تاریخ ناگفته و پنهان آمریکا، ص30

3 همان، ص19 الی 31

4 هلال، رضا، مسیح یهودی، ص41

5 صاحب خلق، نصیر، تاریخ ناگفته و پنهان آمریکا، ص33

 


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها